آهنگی که همه ی ما ایرانیا باهاش حال میکنیم (به زبانهای مختلف دنیا)

arabic

في ربيع العام الماضي كنا قد ذهبوا جميعا للحج
حين يعود، وفتاة جميلة النوع الذي كان معنا.
كان قلبي التسول لي :
"اذهب، وقل لها أحبك..... لها أيا كان يريد أن يكون، يكون! وماذا يريد أن يقول، ويقول"!
قلت لقلبي سرا، وأنا سمعت هذا في الرد :
"بوي! كيف أنت جاهل! جئت للحج أو للغمز؟"


german

Im Frühjahr letzten Jahres waren wir alle für Wallfahrt gegangen
Während zurück, hübsch und freundlich Mädchen, das war mit uns.
Mein Herz war mir zu betteln:
"Geh, sag ihr, ich liebe sie ..... was auch immer sein werden! Und was sagen will, sagen will!"
Ich erzählte meine geheime Herz, und ich hörte als Antwort:
"Junge! Wie Sie unwissend bist Du gekommen, Pilgerfahrt oder liebäugeln?"

french

Au printemps l'année dernière nous étions tous partis pour le pèlerinage
Bien que le dos, jolie et gentille fille qui était avec nous.
Mon cœur était pour me supplier de:
«Allez, lui dire que je l'aime ..... tout ce veut être, l'être! Et ce qui veut dire, mot à dire!"
J'ai dit à mon cœur secret, et j'ai entendu cela à la suite:
«Boy! Comment vous êtes ignorants! Vous venez de pèlerinage ou à lorgner?"

italian

Nella primavera dello scorso anno eravamo andati tutti al pellegrinaggio
Tempo fa, bella e gentile ragazza che era con noi.
Il mio cuore era pregandomi di:
"Va ', dille che io amo lei ..... qualunque cosa vuole essere, essere! E che cosa vuole dire, dire!"
Ho detto al mio cuore segreto, e ho sentito questo in risposta:
"Ragazzo! Come sei ignorante! venite per pellegrinaggi o ad occhieggiare?"

Korean

모든 순례에 대한 봄에는 작년에 우리가 있었을 사라
수개월 전에, 예쁘고 친절한 소녀 누가 우리와 함께했다내 마음이 나를 위해 구걸했다 :
"말해, 가서 그녀를 난 뭐든간에 있어야 해! 그리고 무슨 말을,하고 싶은 말은 싶은 그녀 ..... 사랑해!"
내 비밀 마음을 얘기, 그리고 대한 응답으로이 말씀을 듣고 :
"이봐! 당신은 무식한 방법이야!거나 순례 온 추파를 던지다가?"

Spainish

En la primavera del año pasado estábamos todo se ha ido de peregrinación
Tiempo atrás, muy amable y una niña que estaba con nosotros.
Mi corazón me pedía:
"Ve, dile que la amo ..... lo que quiere ser, ser! ¿Y qué quiere decir, por ejemplo!"
Le dije a mi corazón secreto, y oí esto en la respuesta:
"Muchacho! ¿Cómo estás ignorantes! Usted viene de peregrinación o comerse con los ojos de?"

english

In spring last year we were all gone for pilgrimage
While back, pretty and kind girl who was with us.
My heart was begging me to:
"Go, tell her I love her ..... whatever wants to be, be! and what wants to say, say!"
I told my secret heart, and I heard this in response:
"Boy! how you're ignorant! you come for pilgrimage or to ogle?"

Russian

Весной прошлого года мы все пошли на паломничество
Некоторое время назад, довольно и вид девушка, которая была с нами.
Мое сердце было просил меня:
"Пойди, скажи ей, что я ее люблю ..... все хотят быть, то быть! А что хочет сказать, говорю!"
Я сказал мою тайну сердца, и я услышал это в ответ:
"Мальчик! Как вы невежественны! Вы приходите на паломничество или строить глазки?"


Chinesse

在去年春天,我们都去朝圣前阵子,漂亮,善良的女孩谁是我们的。
我的心哀求我:
“去,告诉她我爱她想要什么.....是,是!想说什么,说!“
我告诉我的秘密的心,我听到的反应是:
“小子!你如何无知!你是来朝圣或抛媚眼?“


و بالاخره ایرانی:

پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت
برگشتنی یه دختر خوشگل با محبت
همسفر ما شده بود همراهمون میومد
به دست و پام افتاده بود این دل بی مروت
میگفت بروووو بهش بگوووووو
آخه دوسش دارم
میگفت بگو
هرچی میخواد بشه بشه هرچی میخواد بگه،بگه!
راز دلم رو گفتم اینو جواب شنفتم:
تو زواری!پسر!چقدر نادونی!اومدی زیارت یا که چشم چرونی؟

جمله دوستت دارم به 24 زبان کشورهای مختلف جهان



1- افغانی ……….……..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom
 

2- انگلیسی …………….……..آی لاو یو!……………………!I love you

3- ایتالیایی …………………………تی آمو!……………………..!Ti amo
 

4- اسپانیایی ………………….ته کویرو !………………………!Te quiro

5- آلمانی ………….…….ایش لیبه دیش!………………!Isch liebe dich
 

6- آلبانی ………….……………..ته دوه!…….………………….!Te dua

7- ترکی …….…………..سنی سویوروم!……………..!Seni seviyurom
 

8- پرتغالی ….…………….…….او ته آمو!………………….!Eu te amo

9- چینی ……….……………..وو آی نی!………………………!Wo ai ni
 

10- چکی ……..……….………میلوجی ته!…………………….!Miluji te

11- روسی ………………یا تبیا لیوبلیو!………………!Ya tebya liub liu
 

12- ژاپنی ……….…………آیشیتریو !…………….…………!Aishiteru

13- سویدی ….………یاگ السکار دای!……..………….!Yag Elskar dai
 

14- صربستانی …..……………….ولیم ته!……………………!Volim te

15- عربی ……..…………..انا بحیبک!…….………….!Ana Behibbek
 

16- فارسی..….…….….دوست دارم!……………….…..!Dooset daram

17- فرانسوی ……..……….ژ ت آیمه!…………………….….!Je t aime
 

18- فیلیپینی ….….………..ماهال کیتا!……………………..!Mahal kita

19- کره ای …………..سارانگ هیو!…………………….!Sarang heyo
 

20- لهستانی ….…………کوهام چو!……………………!Koham chew

21- مجارستانی..…………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek
 

22- ویتنامی …….……….آن یه و ام!……………………..!An ye u em

23- یونانی ……..………….سغه پو!………………………!Sagha paw

24- یوگسلاوی ……………….یا ته وولیم!…………………….!Ya te vol

داستان زندگی افراد معروف که از فقر به ثروت رسیدن

واقعا معلوم نیست فردا چی میشه پولدار فقیر میشه فقیر پولدار میشه مثل این نمونه ها که تو ادامه مطلب هست

ادامه نوشته

این پسر عجیب که سالی پنج بار می‌ میرد

به گزارش پارس ناز به نقل از باشگاه خبرنگاران: قلب را می‌توان یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان تلقی کرد. هر گونه توقف در فعالیت این عضو از بدن ما می‌تواند به مرگ انسان مواجه شود. معمولا پس از کار افتادن قلب بدن انسان تنها زمان کمی برای دوباره فعال کردن آن وجود دارد. در شهر گلاسکو در کشور اسکاتلند پسری ۳ ساله زندگی می‌کند که دچار سندرمی خاص است که باعث می‌شود قلب او ناگهان از کار بیافتد.
 
 
قلب «آرون» ۳ ساله معمولا در هر حمله ۷ دقیقه از کار می‌افتد و در این مدت اعضای خانواده وی که همگی برای کار با دستگاه شوک الکترونیکی آموزش دیدند وی را کمک می‌کنند. بیماری او که «سندرم مرگ ناگهانی» است در سه ماه گذشته باعث شده است تا قلب وی ۳ مرتبه از کار بیافتد. پزشکان پیش بینی می‌کنند که احتمالا قلب این کودکان در هر سال ۵ بار از کار خواهد افتاد.

مادر او در این باره می‌گوید: او به مانند یک کودک سالم و عادی است و همیشه دوست دارد بدود و تحرک داشته باشد. با وجود اینکه پزشکان توصیه کرده‌اند که از دویدن او جلوگیری کنیم اما نمی‌توانیم از این مسئله جلوگیری کنیم. آرون با وجود این مشکل به زندگی خود ادامه می‌دهد و روز‌ها به کودکستانی در نزدیکی خانه خود می‌رود.

(قدر سلامتی خودتو بدون)

چند سخن دیگر از دانشمندان و محققان غیر مسلمان غربی در مورد امام علی

دکتر بولس سلامه ـ ادیب و حقوق دان بزرگ مسیحی:

« علی ( علیه السلام ) به مقامی رسیده است که یک دانشمند ، او را ستاره درخشان آسمان علم و ادب می بیند ، و یک نویسنده برجسته ، از شیوه نگارش او پیروی می کند ، و یک فقیه ، همیشه بر تحقیقات و ابتکارات او تکیه دارد . علی ( علیه السلام ) در قضاوت های خود استثنایی قایل نمی شد ، و به طور مساوی آنچه را که شایسته بود حکم می کرد ، و تفاوتی میان ارباب و بنده نمی گذاشت . علی ( علیه السلام ) همواره از وضع رقت بار یتیمان و فقیران بسیار متأثر و غمگین می شد »


رودلف زیگر ـ محقق و نویسنده آلمانی:

« در صدر اسلام علی ابن ابی طالب ( علیه السلام ) ، یکی از دانشمندان بی نظیر اسلام بود . علی ( علیه السلام ) در کشورهای دیگر به خصوص در ایران به خوبی شناخته می شد در حالی که مردی جوان به شمار می آمد ، و کمتر اتفاق می افتاد که یک دانشمند جوان بتواند در خارج از زادگاه خویش معروفیت و احترام پیدا کند »


ویل دورانت ـ خاورشناس مشهور انگلیسی:

« علی ( علیه السلام ) در جوانی ، نمونه کامل تواضع ، تقوا ، نشاط و اخلاص ، در راه دین است . خوش منظر و نیکو خصال ، و پر اندیشه و درست پیمان بود »


لامنس ـ خاورشناس معروف بلژیکی:

« برای علی ( علیه السلام ) این بس است که تمام اخبار و معارف اسلامی ، از او سرچشمه می گیرد ، او حافظه و نیروی شگفت انگیزی داشته است . همه علما و دانشمندان ، اخبار و احادیث خود را برای وثوق و اعتبار به او می رسانند . علمای اسلام از مخالف و موافق ، از دوست و دشمن ، مفتخرند که گفتار خود را به علی ( علیه السلام ) مستند کنند ؛ چه گفتار او حجیت قطعی داشت و او دروازه ی شهر علم بود ، و با روح کلی پیوستگی کامل داشت »


رینولدالین نیکلسون ـ محقق و خاورشناس معروف انگلیسی:

« علی ( علیه السلام ) برجستگی ها و فضایل بسیار داشت . او هوشیار ، دور اندیش ، شجاع ، صاحب رای ، حلیم ، وفادار و شریف بود »


نظر محقق آمریکایی در مورد امام علی

واشنگتن ارونیک ـ محقق و نویسنده آمریکایی:

« علی ( علیه السلام ) از برجسته ترین خانواده های نژاد عرب ، یعنی قریش بود . او دارای سه خصلت بزرگ : شجاعت ، فصاحت ، و سخاوت بود . روح دلیر و شجاع او بود که او را شایسته عنوان ( شیرخدا ) نمود ، لقبی که پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) به او عطا فرمود»

اگر شخصیتی مثل امام علی وجود داشت...

نویسیان ـ دانشمند مسیحی ـ می گوید :

« اگر امام علی ( علیه السلام ) این خطیب با عظمت و این گوینده ی زبر دست ، امروز در همین عصر ، بر منبر کوفه می نشست ، شما می دیدید که مسجد کوفه با آن همه وسعت ، از مردم مغرب زمین و دانشمندان جهان برای استفاده از دریای خروشان علم علی ( علیه السلام ) موج می زد »

امام علی در سخن میخائیل نعمیه مسیحی

میخائیل نعمیه ـ نویسنده صاحب نظر و متفکر مسیحی:

قدرت نمایی و قهرمانی امام علی ( علیه السلام ) تنها در حدود میدان های جنگ نبود ، قهرمانی بود در صفای بصیرت ، و طهارت وجدان ، و سحر بیان ، و حرارت ایمان ، و عمق روح انسانیت ، و بلندی همت ، و نرمی طبیعت ، و یاری محروم و رهایی مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم ، و فروتنی برای حق به هر صورت و مظهری که حق برایش تجلی نماید ، این نیروی قهرمانی همیشه محرک و انگیزنده است گر چه روزگارها از آن بگذرد ...


امام علی در سخن جبران خلیل جبران مسیحی

جبران خلیل جبران ـ یکی از بزرگترین نویسندگان و متفکران مسیحی:

« من معتقدم که فرزند ابوطالب نخستین عرب بود که با روح کلی ، رابطه برقرار کرد . او نخستین شخصیت از عرب بود که لبانش نغمه ی روح کلی را در گوش مردمی طنین انداز نمود که پیش از او نشنیده بودند ... او از این دنیا رخت بر بست در حالی که رسالت خود را به جهانیان نرسانیده بود . او چشم از این دنیا پوشید مانند پیامبرانی که در جوامعی مبعوث می شدند که گنجایش آن پیامبران را نداشتند ، و به مردمی وارد می شدند که شایسته ی آن پیامبران نبودند ، و در زمانی ظهور می کردند که زمان آنان نبود . خدا را در این کار حکمتی است که خود داناتر است »

امام علی در سخن یک مادی گرا

شبلی شمیل ـ از پیشتازان مکتب مادیگری ـ می گوید:

« امام علی ابن ابی طالب ( علیه السلام ) بزرگ بزرگان ، یگانه نسخه ای است که نه شرق و نه غرب ، نه در گذشته و نه در امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است »

چند سخن دیگر از جرج جرداق نویسنده ی مسیحی در مورد امام علی

جرج جرداق :

« آب های عالم ؛ آب حوض ، آب استخر ، آب دریاچه و آب اقیانوس قابلیت تلاطم را دارد ، ولی چیزی که متلاطم نشد ، دریای وجود علی ( علیه السلام ) بود که هیچ کس و هیچ چیزی نتوانست آن را متلاطم کند »


جرج جرداق :

« علی بن ابی طالب ، در خرد ، یگانه بود ، او قطب اسلام و سرچشمه ی معارف و علوم عرب بود ، هیچ دانشی در عرب وجود ندارد ، مگر آن که اساسش را علی علیه السلام پایه گذاری کرده ، یا در وضع آن ، سهیم و شریک بوده است »


جرج جرداق :

« ای دنیا چه می شود اگر تمام نیروهای خود را فشرده سازی ، و در هر زمان مردی چون علی را ، با خرد و قلب و زبان و ذوالفقارش بیاوری . اگر چه علی ( علیه السلام ) چون امویان بر مردم حکومت نکرد و رسالتش برای چنان حکومتی نبود ، اما حکومت بر دل های مردم پاک سیرت را از دست نداد . ویژگی هایی که او به عنوان یک انسان نمونه و والا داشت ، این شایستگی را به وی داد که بر دل ها سلطنت کند »


جرج جرداق:

« علاقه علی ( علیه السلام ) نسبت به مردم ، و محبت و دوستی مردم نسبت به علی ( علیه السلام ) ، گواه آن است که بزرگوار حقیقی ، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود ، علی ( علیه السلام ) همان شهید بزرگوار است »


جرج جرداق:

« آری علی ( علیه السلام ) در گذرگاه تاریخ به عنوان امام حق و نیکی ، همانند کوهی استوار قرار گرفته ، به گونه ای که حوادث کوبنده و بادهای سخت ، آن را متزلزل نمی کند . آنان که با علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) دشمنی می کردند هم خود گمراه شدند و هم دیگران را گمراه ساختند و سرانجام سربه زیر خاک فرو بردند و خاموش شدند و از آن ها نام و نشانی ، جز لعن و نفرین اسنان های آگاه باقی نماند .
وجدان پاک انسان ها ، آن ها را از بین رفته و ذلیل می شمارد ، اگر گناه و زشتی و تبه کاری ، در پیشگاه وجدان انسان ، ارزش داشته باشد آن ها هم ارزشی دارند »


جرج جرداق :

« علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) شعله های فروزان در دل ها ، و حرارتی نیرو بخش در جان ها ، و منطقی شفابخش در عقل ها است . او مستند شناخته و معتقد است که پیامبر ( صلی الله علیه و اله ) اسلام وصیت کرده ، و حتی از صحابه ، قلم و دوات خواسته که حضرت علی ( علیه السلام ) را به جانشینی خود کتباً منصوب کند . ولتر از اجرا نشدن این وضعیت متأسف است و می گوید : آخرین اراده ی پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و اله ) اجرا نشد»، زیرا او علی ( علیه السلام ) را به جانشینی خود منصوب کرده بود ، و حال آن که پس از مرگش ، عده ای ابوبکر را برگزیدند »


عدالت علی در نظر جرج جرداق

جرج جرداق کلام رسایی درباره عدالت امام علی ( علیه السلام ) دارد :

علی ( علیه السلام ) به خاطر عدالت خویش در محراب نمازش کشته شد »

مقایسه ی بزرگی اندیشه ی علی و سخن بی ارزش عمر در سخن جرج جرداق مسیحی

جرج جرداق مسیحی در بحث « بردگی » نظر علی ( علیه السلام ) و عمر بن خطاب را مقایسه نموده ، می گوید :

عمر گفت : مردم را چرا به بندگی گرفتید ؟ و در حال که مادرانشان آنان را آزاده زاده اند.

در اینجا جرج جرداق بر این عقیده است که این سخن عمر متوجه اربابان است و جز نصیحتی بیش نیست. سپس جرج جرداق عظمت اندیشه ی علی را نشان میدهد، او میگوید: "ولی علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) بردگان را بیدار می کرد و می فرمود :
« بنده ی دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است » بلندی اندیشه را بنگر"

جرج جرداق و تحسین پارسیان در پذیرش امام علی

جرج جرداق مسیحی:

« در نظر من ، فرزند ابوطالب ( علیه السلام ) نخستین مرد عرب بود که با روح کلی ، یار و همنشین بود ؛ علی ( علیه السلام ) شهید عظمت خود شد ؛ او در حالی جان سپرد که نماز را در میان دو لب داشت ، او با دلی سرشار از عشق خدا در گذشت . تازیان ( عرب ها ) قدر و مقام راستین وی را نشناختند تا آن که از همسایگان پارسی آنان مردمانی برخاستند که گوهر و سنگریزه را به خوبی از یکدیگر باز شناختند »

امام علی از زبان جرج جرداق مسیحی

جرج جرداق ـ نویسنده ی مسیحی:

« علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) ـ در منبر ، با آرامش خاطر و اعتماد کامل به خویشتن و سخن عادلانه ی خود ، می ایستاد و سخن می گفت : او بسیار زیرک و سریع الادراک بود . و راز دل مردم ، هو س ها و خواست های درونی آنان را به خوبی می دانست . دلی داشت مالامال از مهر ، آزادی ، انسانیت و فضیلت ، ... علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) با راستی و راست گویی در زندگی شناخته شد و امتیاز یافت » .

« واقعاً سزاوار است که در جهان امروز ، آتش افروزان جنگ ، عوامل و مسببان بدبختی های ملت ها و افراد ، به سخنان و کمک قهرمان اندیشه... ، بزرگ مرد وجدان انسانی علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) گوش فرا دهند و آن ها را حفظ کنند و در مقابل گوینده ی بزرگ آن سخنان ، سر تعظیم فرود آوردند .»

امام علی در سخن محقق فرانسوی

بارون کارادوو ـ مورخ و محقق فرانسوی:

« علی ( علیه السلام ) آن شجاع بی همتا و قهرمان یکه تازی بودکه پهلو به پهلوی پیامبر می جنگید. و به اعمال برگزیده و معجزه آسایی قیام نمود ؛ در معرکه ی بدر ، بیست ساله بود که با یک ضرب دست ، یکه سوار قریش را دو نیم کرد؛ در احد شمشیر پیامبر ( ذوالفقار ) را به دست گرفت و بر سرها ، خود ( کلاهخود ) می شکافت و بر تن ها جوشن می درید ، و در یورش بر قلعه های یهود خیبر ، با یک دست دروازه سنگین آهنین را از جای کند ، و آن را بالای سر خود سپر ساخت . و اما پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) ، او را بسیار دوست می داشت و به او بسی وثوق داشت . روزی به سوی علی ( علیه السلام ) اشاره کرد و گفت : « من کنت مولاه فعلی مولاه » .

امام علی در لغات مورخ روسی

ایلیا پاولویچ ـ پطروشفسکی مورخ و خاور شناس روسی:

« علی ( علیه السلام ) ، پرورده ی محمد ( صلی الله علیه و آله ) عمیقاً به وی در امر اسلام وفادار بود . علی ( علیه السلام ) تا سر حد شور و عشق پای بند دین ، صادق و راستگو بود . در امور اخلاقی بسیار خرده گیر بود . هم سلحشور بود و هم شاعر ، و همه ی صفات لازمه ی اولیاء الله در وجودش جمع بود »

امام علی و عالم فرانسوی

بارون کاردایفو ـ دانشمند فرانسوی:

« علی ( علیه السلام ) مولود حوادث نبود ، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود ؛ اعمال او مخلوق فکر و عاطفه و مخیله ی خود اوست ؛ پهلوانی بود در عین دلیری دلسوز و رقیق القلب ، و شهسواری بود که هنگام رزم آزمایی ، زاهد از دنیا گذشته بود . به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت ، و در حقیقت جان خود را فدا نمود . روحی بسیار عمیق داشت که ریشه ی آن ناپیدا بود و در هر جا خوف الهی او را فرا گرفته بود »

سخن قابل تامل دانشمند مسیحی در مورد امام علی

جرجی زیدان:

« اگر بگویم مسیح از علی ( علیه السلام ) بالاتر است عقلم اجازه نمی دهد ، و اگر بگویم علی ( علیه السلام ) از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمی دهد » .

راه درست علی از زبان دانشمند مسیحی

جرجی زیدان ـ نویسنده و دانشمند مسیحی:

« معاویه و دوستانش برای پیشرفت مقاصد فردی خود از هیچ جنایتی دریغ نداشتند ، اما علی ( علیه السلام ) و همراهان او ، هیچ گاه از راه راست ، و دفاع از حق و شرافت ، تخطی و تجاوز نمی کردند ... » .

امام علی در لغات شاعر آلمانی

جانین ـ شاعر آلمانی:

« علی ( علیه السلام ) را جز آن که دوست بداریم و شیفته او باشیم چاره ای نداریم ؛ زیرا جوان شریف و بزرگواری بود ، وجدان پاکی داشت که از مهربانی و نیکی لبریز بود ، و قلبش مملو از یاری و فداکاری بود ، و از شیر شرزه شجاع تر بود ، ولی شجاعتی ممزوج با رقت ، لطف ، دلسوزی ، مهر و عاطفه »

امام علی  در سخن فیلسوف فرانسوی

  پروفسور استانسیلاس ـ گوریارد ـ فرانسوی:

« معاویه از بسیاری جهات برخلاف قواعد اسلام رفتار کرده است ، چنان که با علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) که پس از پیغمبر اسلام ( صلی الله علیه و آله ) بزرگ ترین ، شجاع ترین ، پرهیزگارترین ، فاضل ترین ، و خطیب ترین افراد عرب به شمار می رفت ، در افتاد » .

امام علی از زبان ژنرال انگلیسی


ژنرال سرپرسی سایکس ـ از مشاهیر خاورشناسان انگلیسی:

می گوید : « او [ علی بن ابیطالب ( علیه السلام ) ] از میان خلفا به شرافت و بزرگواری نفس مشهور ، و به غایت مراقب حال زیردستان خود بود . القائات فرستاده ها و نماینده ها در او تأثیری نداشت . به هدیه های آنان ترتیب اثر نمی داد ، با حریف مکار و غدار خود معاویه ابداً طرف نسبت نبود که برای رسیدن به مقصودی که داشت سخت ترین جنایات را مرتکب شده و رذل ترین وسایل را برای پیشرفت خودش بر می انگیخت . دقت و مراقبت های خیلی سخت او [ علی ( علیه السلام ) ] در امانت و دیانت باعث شده بود که اعراب حریص که تمام امپراطوری را غارت کرده بودند از وی ناراضی باشند . لیکن صداقت ، صحت عمل ، دوستی کامل ، ریاضت ، عبادت از روی صدق ، خلوص یا تجرد، وارستگی ، آداب و خصایل محموده ی قابل توجهی که در او وجود داشت حقیقتاً صورت قابل ستایشی به وی داده بود . این که اهالی ایران در او مقام ولایت قایل شده و او را به اصطلاح سرپرست حقیقی و مربی الهی می دانند واقعاً این قاعده قابل تحسین و شایان بسی تمجید است . اگر چه مقام و مرتبه ی او خیلی بالاتر از این ها است » .

علی پناه دانشمند مسیحی

فواد جراق مسیحی:

هرگاه دشواری های زندگی به من روی می آورند ،چون بخواهم از رنج روزگار آسوده شوم،به آستان علی پناه می برم.


نظر گوگوش عجیب درباره ی عشق قدیمش، مسعود کیمیایی

فائقه آتشین خواننده لوس آنجلسی اخیراً طی گفت و گویی، از دوران حضور خود در پس از انقلاب اسلامی صحبت کرده است.

وی افزوده است: ۲۱ سال یک زندگی دیگری داشتم. یعنی یک آدم عادی با یک زندگی عادی و با یک سری از کارهای روزمره، البته یک کمی دست و پا بسته.

وی همچنین در پاسخ به سئوالی در مورد اینکه "نظرتان در مورد مسعود کیمیلیی (همسر سابق تان) چیست؟” گفته است: گوزنها. قیصر، همین!

سخنان دکتر شریعتی

دیروز همسایه ام از گرسنگی مرد ، در عزایش گوسفندها سربریدند

در بیکرانه زندگی دو چیز افسونم کرد ، آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم که هست


در دردها دوست را خبر نکردن ، خود نوعی عشق ورزیدن است!


دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است


اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است


اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است


وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم


ساعتها را بگذارید بخوابند! بیهوده زیستن را نیاز به شمردن نیست.


مشکلات انسانهای بزرگ را متعالی می سازد و انسانهای کوچک را متلاشی.


اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری

درد من حصار برکه نیست، درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده!

جالبترین بسته بندیهای چای

برو تو ادامه مطلب ببین چه حالی میده آدم اینجوری چایی بخوره

ادامه نوشته

فقط بخند کارت نباشه

به عشق در نگاه اول اعتقاد داری ؟ یا دوباره از جلوت رد شم ؟



آقا یه دقه وایسید !!! یه سوال ! مرد و مردونه ! بالا غیرتن …

چرا وقتی اس ام اس خالی میفرستیم ،

انگلیسی حساب می کنن ؟؟؟



در یخچال ارتباط مستقیم با حال و روحیه آدم داره :


وقتی خوشحالی میری در یخچالو وا میکنی


وقتی ناراحتی میری در یخچالو وا میکنی


وقتی کسلی میری در یخچالو وا میکنی


داری با تلفن حرف میزنی میری در یخچالو وا میکنی


وقتی نمیدونی چته میری در یخچال و وا میکنی


اَصَن باز کردن الکی در یخچال یه حالی میده !!!



گرگه در خونه بزبزقندی رو میزنه ؟


شنگول میگه : کیه ؟


گرگه میگه : منم آقا گرگه …


شنگول و منگول و حبه انگور تحت تاثیر

صداقتش قرار میگیرن و درو باز میکنن …



میگن واسه کسی بمیر که برات تب کنه ،

 الان یه نمه تب دارم ، برنامت چیه ؟



یارو زنگ میزنه رستوران میگه غذا چی دارید ؟

خانمه میگه : پیتزا ، جوجه کباب ، کوبیده ، مرغ ، استیک

یارو میگه خوش بحالتون ما تو یخچال کوفت هم نداریم !



به قلمراد میگن چرا باســنت ایقدر بزرگه ؟

میگه: خدا بیامرز مادرم به جای اینکه پودر بچه بزنه

پیکینگ پودر میزد....




چک نوشتن غضنفر: 231000 معادل دوسه هزارتومان.



غضنفر با نارنجک بازی میکرده بهش میگن:نکن میترکه

میگه:خوب بترکه دوتا دیگه دارم!!!



قلمراد  از کنار جن رد میشه…

 جن میگه بسم الله این دیگه کی بود



یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده

اینه که این آتشنشان های محترم ،

چرا همون طبقه ی اول نمی شینن

که وقتی میخوان برن ماموریت مجبور نشن

از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!



اینجا ایران است یعنی:

ببخشید پرواز ۱۷:۴۵ چه ساعتی میشینه؟

ببخشید اتوبوس ۹:۳۰ ساعت چند حرکت میکنه ؟

ببخشید کارت شارژ دو تومنی دارین ؟ چنده !؟



سلامتی مادرهای قدیم که وقتی

لنگه دمپایی رو پرت میکردن طرفمون

صاف میامد میخورد تو سرمون!!!



غضنفر تو جبهه محاصره میشه تفنگشو میندازه زمین

میگه من دیگه بازی نمیکنم



توی تیمارستان نوار نوحه میزارن،

همه پامیشن میرقصن بجز غضنفر،

میگن این حتما سالمه ! ازش میپرسن تو چرا نمیرقصی ؟

میگه : آخه من عروسم.


گواردیولا سال آینده مربی هیچ تیمی نمیشود

گواردیولا مربی دوست داشتنی و بااخلاق بارسلونا با خبرهایی که طی این هفته اعلام کرد باعث تعجب خیلی ها شد.

اولین خبر ناراحت کننده ی این مربی موفق و چهل و یک ساله برای طرفداران جهانی بارسلونا کناره گیری اش از مربیگری تیم بارسا بود. به گفته ی گواردیولا او این تصمیم را از ابتدای فصل گرفته و رئیس باشگاه را نیز در جریان این تصمیم خود قرار داده بود اما این خبر را از بازیکنان و رسانه ها مخفی نگه داشته بود تا آرامش تیم را حفظ کند. او بر این باور است که بارسا بهترین تیم برای مربیگری است اما از طرفداران خواسته بپذیرند که برای تزریق درسهای جدید به تیم باید مربی دیگری بر روی نیمکت بارسا بنشیند.

شاید طرفداران مربی خوش چهره ی بارسا امیدوار بودند اگر او را بر روی نیمکت بارسا نمیبینند حتما بر نیمکت مربیگری تیمهای مطرحی که خواهان جذب او هستند خواهند دید، اما دومین خبر ناراحت کننده ی او این بود که خطاب به تیمهای چلسی، آرسنال و لیورپول که خواهان جذب او هستند گفت که در سال آینده مربیگری هیچ تیمی را نخواهد پذیرفت زیرا چهار سال کار بی وقفه در بارسا انرژی او را به پایان رسانده و به شدت نیاز به استراحت دارد و قصد دارد یک سال استراحت کند.

گواردیولای دوست داشتنی از سال 2008 پس از رایکارد بر روی نیمکت بارسا نشست و در این مدت 13 جام مختلف را برای طرفداران بارسا به ارمغان آورد که مهترین آنها عبارتند از:

دو لیگ قهرمانان اروپا ( 2009 و 2011 )

دو سوپر جام اروپا ( 2009 و 2011 )

دو جام باشگاه های جهان ( 2009 و 2011 )

سه قهرمانی لیگ اسپانیا،‌ لا لیگا ( 2009، 2010 و 2011 )

یک جام حذفی اسپانیا ( 2009 )

یک سوپر جام اسپانیا ( 2009 )

مقایسه ی اندازه ی سیاره ی زمین و سیارات دیگر عالم

وای ما چقدر ریزیم

خداتو بشناس ببین چقدر دوست داره که با این بزرگیش بازم منتظره که صداش کنی

ببین چقدر مهربونه که تو این عالمی که به این عظمته اسم تو رو گذاشته اشرف مخلوقات