مردم چه میگویند

مردم چه میگویند؟
میخواستم به دنیا بیایم در یک بیمارستان عمومی.
پدر بزرگم گفت فقط بیمارستان خصوصی مادرم گفت چرا؟پدر بزرگم گفت مردم چه میگویند
می خواستم به مدرسه برم همان مدرسه سر کوچه مان مادرم گفت فقط مدرسه غیر انتفاعی پدرم گفت چرا؟مادرم گفت مردم چه میگویند
به رشته انسانی علاقه داشتم پدرم گفت فقط ریاضی گفتم چرا؟گفت مردم چه می گویند
با دختری روستایی میخواستم ازدواج کنم خواهرم گفت مگر من بمیرم گفتم چرا؟گفت مردم چه میگویند
می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه زندگی ام کنم پدر مادرم گفتند مگر از روی نعش ما رد شوی گفتم چرا؟گفتند مردم چه میگویند
می خواستم به اندازه جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم مادرم گفت وای بر من گفتم چرا؟گفت مردم چه میگویند
اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود می خواستم ساده و صمیمی باشد همسرم گفت شکست به همین زودی گفتم چرا؟گفت مردم چه می گویند
می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم در حد وسعم تا عصای دستم باشد همسرم گفت خدا مرگم بدهد گفتم چرا؟گفت مردم چه می گویند.
بچه ام می خواست به دنیا بیاید در یک بیماستان عمومی پدرم گفت فقط بیمارستان خصوصی گفتم چرا؟گفت مردم چه می گویند.
بچه ام می خواست به مدرسه برود رشته تحصیلی اش را برگزیند ازدواج کند...
می خواستم بمیرم بر سر قبرم بحث شد پسرم گفت پایین قبرستان زنم جیغ کشید دخترم گفت چه شده؟زنم گفت مردم چه میگویند.
مردم برای مراسم ترحیمم مسجدی ساده گرفتند خواهرم اشک ریخت و گفت مردم چه می گویند.
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند برادرم گفت مردم چه می گویند.
خودش سنگ قبری سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند
حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه زندگی جمله ای بیش نبود مردم چه میگویند
مردمی که یک عمری نگران حرف هایشان بودم حالا حتی لحظه ای نگران من نیستند...
نظر یادتون نره

نظرات 1 + ارسال نظر
آریا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ق.ظ

خیلی جالب بود دمت گرم واقعا همینه.زندگی میکنیم برای حرف مردم.اما وقت گرفتاری کجان این مردم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد